نقد حجت الله صیدی بر مجموعه ی داستان (( من تو او ))
نقدی بر مجموعه ی داستان (( من تو او )) اثر فرهادکریمی
حجت الله صیدی
بسیاری از صاحب نظران تعاریف تا حدودی یکسان و طبقه بندی شدهی در حوزهی قصه، داستان کوتاه ، رمانس و ... ارائه نموده اند که این مؤلفه ها امروزه در کلیه مکاتب ادبی با همراه داشتن تغییرات محدودی همچنان پابرجا میباشند.
دربارهی مجموعهی (من، تو، او) نوشته فرهاد کریمی میتوان گفت که این اثر بیشتر از نظر شکل ساختاری به نثر ادبی نزدیکتر است تا داستان. این مجموعه سرشار از شاعرانگی هایی می باشد، که گاهی دغدغههای از جنس داستان را به کمرنگی حامل گردیده است.
به طور کلی باید گفت که نثر این اثر که به صورت سهل و ممتنع قابل ارزیابی می باشد زیرا گاهی با نثری ساده از نظر مفهومی روبرو هستیم و گاهی نیز همین نثر به دلیل از هم پاشیدگی فضاها و شلختگی عمدی زبان موجب سردرگمی مخاطب گردیده است.
جابجایی افعال، تکرار کلمات و حروف، استفاده از افعال ناقص و غیر مرتبط ، عدم رعایت رسم الخط ... از ویژگی های دیگر آثار کریمی میباشد که در دو اثر «یک دقیقه ی عصر» و «من، تو، او» به خوبی مشهود میباشد.
کریمی در کلیت سعی در ایجاد زبانی نو و شکستن کلی دستورات زبانی دارد و این امر را از طریق المان های که در بالا ذکر گردید ارائه داده است.
هر چند که اعتقاد شخصی اینجانب بر آن است که اصالت واقعی هنر صرفاً در نو بودن و آوا نگارد بودن آن نمیباشد. بلکه درک درست هنرمند از هنر و مخاطبش و شناخت جنبههای ارتباطی آن بسیار مهمتر میباشد و گاهی در یک اثر هنری و ادبی این ارتباط و تأثیرگذاری اثر است که باعث بقاء و جاودانگی آن می شود نه چیز دیگر.
کریمی را می توان جزء آن دسته از نویسندگان دانست که به دنبال تجربه ی فضاهای می باشد که ایجاد ارتباط با مخاطب را کمی سخت و ناخواسته یا خواسته به نامتعارف گویی در زمان کشانده است .
استفاده از کلمات ، بدون در نظرگرفتن بار معنایی و ناپختگی جملات گاهی نوعی تضاد و رنگ رفتگی عبارات را نشان می دهد. همچنین تکرار بعضی بازی های زبانی در مجموعه (من، تو، او) موجب قابل پیش بینی شدن عبارات و جمله بندی های شده است که این امر باعث گردیده به کلیت مجموعه ضربه زده شود.
از دیگر فضاهای که در مجموعه «من، تو،او» دیده می شود استفاده از روایت های دوگانه (نثر و طرح یا تصویر) می باشد که بسیار کسانی از آن در گونه های مختلفی همچون شعر، فلسفه، بازی و ... استفاده نموده اند (ساموئل بگت و ... ). ایجاد اینگونه فضاها در کنار یکدیگر گاهاً به ذهنیتی خلاق احتیاج دارد و برگرفته از نگرش و خواستگاه هنری هنرمند می باشد.
نگاه کریمی در«من، تو، او» به صورت روایتی می باشد که سعی در ارتباطی ناپیوسته با مخاطب دارد. را وی در بعضی از فضاها سعی در گشودن این رابطه ما بین خود و دیگران دارد. اما گاهاً من ، تو ، اوهایی دیگر در مقابلش قرار میگیرند.
علاوه بر این ذهنیت های فلسفی و باورهای اعتقادی کریمی در بیان مسائلی همچون تناسخ و بازگشت انسان در اثرش بازتاب یافته است اما به دلیل عدم پرداخت قوی کم رنگتر به چشم می آید.